سه شنبه : 62/1/23

 

پس از آن که روزهای قبل گروههای ضربت جندالله تا آخر مرحله پیشروی نمودند و از آن طرف هم مهاباد پیشروی نمود و به هم رسیدند . در این روز برگشتند و به همراه همه سوار تویوتا و آیفاهای سپاه و ارتش شدیم . در حدود 30 ماشین پر از نیرو و به ستون حرکت نمودند که من سوار تویوتای تیپ 23 نوهه که مهمات حمل می کرد به همراه چند نفر بودم که ما  ماشین چهارم بودیم . خلاصه به پل میر آباد  رسیدیم در راه تامین جاده ها به خاطر این پیروزی تیراندازی نمودند . پس از آنکه ما به میر آباد رسیدیم با استقبال مردم و رزمندگان موجود در شهر روبرو شدیم .و شیرینی پخش نمودند ، در همین حال عده ای شروع به تیراندازی نمودند که به اشتباه عده ای چند مجروح و یک شهید دادیم ، که رضا معروفی 4 تیر کلاش به پایش اصابت نمود و در بیمارستان بو کان چند روزی بستری شد و دو تیر هم زهیرپور خورد ، که بعد رضا    15 روز و جهانگیر 10 روز از بهداری مرخصی گرفتند و به تهران رفتند .






برچسب ها : دفاع مقدس از زبان شهیدان  ,