جمعه : 62/1/19

 

بعد از ظهر جیره 48 ساعت را گرفتیم و سوار تویوتا به کانی تومار که شب قبل پاکسازی شده بود رفتیم و در مدرسه مستقر شدیم و خود را آماده کردیم و ساعت 8 راه افتادیم . پشت کانی تومار چند تپه بود که بالا رفتیم و پشت آن دره بزرگی که روی ارتفاع بچه ها بودند . گروهان ثارالله به همراه اسد آبادی وارد عمل شده بودند . سمت راست جاده و بالای دره که روبروی عیسی کندی بود و به شکل کله قند بود . اسد آبادی مستقر شد که موقع رسیدن به تپه با دشمن درگیر شد و یک زخمی داده روی تپه مستقر شد . روبروی ما آنطرف دره سمت راست جاده سه تپه وجود داشت . تپه سمت چپی بلندتر و کنار جاده بود که قرار بود ما روی آن مستقر شویم ، از قضا و به خواست خداوند ما به تپه وسطی که کوتاهتر از بقیه بود رفتیم ، مشغول کندن سنگر بودیم که ناگهان رگبار فشنگ بر سرمان بارید ضد انقلاب روی تپه بلند مستقر بود و صدای ما را که شنید به طرف ما تیر اندازی کرد . ما اصلا شلیک نکردیم در سنگر دراز کشیدیم تا دشمن پس از چند دقیقه تیراندازی فرار نمود.






برچسب ها : دفاع مقدس از زبان شهیدان  ,