سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
وصیتنامه شهدا
وصیت شهدا
نویسندگان
آمار و اطلاعات

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 30
کل بازدید : 199142
تعداد کل یاد داشت ها : 104
آخرین بازدید : 103/2/15    ساعت : 3:39 ص
درباره
احمد آدینه خیرآبادی[43]

من از نسل سرخم ، نسل خون ، ایثار واز خودگذشتگی و با این چیزها ازبچگی بزرگ شده ام وخوب می فهمم جنگ چیست . وشاید یکی از دلایلی که به نقد جنگ پرداخته ام همین باشد...
ویرایش
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
امکانات دیگر
کارنامه عملیات ها
جنگ دفاع مقدس
ابر برچسب ها
دفاع مقدس از زبان شهیدان ، مرتضی جون میدونم زنده ای و نمردی ، تخریب قبور شهدا ، تخریب قبور شهدا به چه قیمتی ؟ ، جوانان و مسائل آنان به زبان خودشان ، حاجیان قربانیتان قبول،قربانی بدون وجود امام چیست؟ ، خاطرات شخصی ، امان ز خنده های بچه های شام ، انتخاب88 ، با ولایت زنده ایم تا زنده ایم رزمنده ایم- شهدای دفاع مقدس- آقا- ، بازسازی بنیاد شهید خانواده شهدا و ایثارگران ، برداشت = سخنان بزرگان ، به آمریکا بگوئیداز دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر ، بهشت زهرا-گلزار-ساماندهی-تخریب-امام حسین- امام خمینی-ظهور-امام خ ، منافق حیا کم مملکت رو رها کن ، مهدی بیا-شب هجران -سحر-صاحب الزمان ، نجوا با پیامبر اعظم / عزا عزاست امروز روز عزاست امروز / فاطمه مر ، هرکه دارد سر یاری حسین بسم الله هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله ، وای مادرم ، ولایت فقیه - امام المسلمین - علی زمان ، یا صاحب الزمان ، دل نوشته ، دوکوهه ، سایر دوستان ، سخنی با میرحسین ، سردار سلیمانی ،حاج قاسم ، سلام بر امام رضا=غریب الغرباء= معین الضعفاء الفقراء ، شهدا-تخریب-آدینه- حاج همت- براتی-بازسازی گلزار شهدا- یهشت زهرا ، شهدا-تخریب-بازسازی-امام حسین-امام خمینی-امام خامنه ای-آدینه ، شهدای ایران-تخریب گلزار شهدا- آدینه- براتی-بازسازی- تخریب- بهشت ، شهید بهشتی ، شهید خیرآبادی را زبان مادرش باید شناخت ، من مدیون اشکان مادرم هس ، شهیدان را شهیدان می شناسند ، شهیدان زنده -پیچک-لشکر ویژه سید الشهداء -لشکر 27 ، غزه شهر خون و قیام ، غزه می جنگ / اسرائیل می لرزد ، گلزار شهدا- براتی- آدینه-خیرآبادی - امام خمینی- امام خامنه ای- د ، اتخاب 88 ، امام خامنه ای ، امام خامنه ای و درک ضعیف ما ،

سید شهیدان اهل قلم آقا سید مرتضی آوینی :

زمستان سپری شد و سیاهی به زغال ماند و چه باید گفت آنجا که بسیجیان راه صدساله را یک شبه پیمودند و پای نهادند بر معارجی از نور که عرفای سینه سوخته و مدعیان سلوک را به آنجا نپذیرفته اند ، با همه آن هشتاد سال شبها را شب زنده داری و روزها را روزه داری .

وقتی حضرت امام بفرمایند (( در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام ))، آنها که افتخارشان به شاگردی امام و نوکری دربانی اوست چه بگویند؟واگر امام را خود نشناخته باشیم ، از آنان که شناخته اند شنیده ایم که آنچه خوبان همه دارند ، او به تنهایی دارد؛جان به فدایش . و اگر نه اینچنین بود ،

مرتضی ما را ببر

خداوند او را شایستگی مقام و منزلتی اینچنین و شان و مرتبتی این همه نمی بخشید. (انفطار صورت ، ص 44-45 )

نجوایی با آقا سید مرتضی :

آری این چنین شد ، آقا سید مرتضی ، روسیاهی برای زغال ماند ، اما این سیاهی روی برخی اززغال هم بیشتر است ،

آری ، آقا سید مرتضی ، بچه که بودم در حریم راه آهن می ایستادم تا قطار حرکت کند و رزمندگان از قطار برایم دست تکان می دادند و یک روز یکی از آنها برایمان یک سربند پرتاب کرد و خود در قطار رفت.

آری ، آقا سید مرتضی، بچه که بودم خیلی دوست داشتم برای یک بار هم شده امام را از نزدیک ببینم ، خیلی دوست داشتم که امام دستی هم بر سر ما بکشد ، اما چقدر زمان سریع گذشت ، جنگ تمام شد ، و بعد به یکباره رسیدیم به سوم ابتدایی سال 68 و خرداد ماه رسید و سپری شد و شد 14 خرداد هم آمد ، اخبار شروع کرد به گفتن

صدا آشنا بود بله حیاتی بود و شروع کرد به صحبت و کاش نمی گفت :

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایتها النفس المطمئنه ، ارجعی الی ربک راصیة مرضیه ، فادخلی فی عبادی ، وادخلی جنتی

انالله و اناالیه راجعون

روح خدا به ملکوت اعلی پیوست

روح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست

روح پیشوای آزادگان جهان به ملکوت اعلا پیوست

و از این دست صحبتها فضای جامعه را پرکرد.

آری ، آقا سید مرتضی ، آنانی که جام زهر را به خمینی نوشاندند ، حالا دیگر راحت شده بودند، جنگی در کار نیست ، شهدا و خانواده هایشان ، جانبازان ، شیمیائی ها ، قطع نخاعی ها ، موجی ها باید به موزه بروند .

دوران ساختن است ، همان زمان را می گویم که توسعه را نقد کردی ، روایت فتح را ساختی ، دردل حکومت اسلامی بدنبال کپی برداری سیاستهای بانک جهانی بر آمدند ، بله سیاست تعدیل ، ژاپن اسلامی ، در دل حکومت اسلامی کاپیتالیسم را بوجود آوردند که با روح اقتصاد اسلامی سازگاری ندارد و به تبع آن فرهنگ لیبرالی که منتج به برهنگی و از بین رفتن فرهنگ اسلامی و ملی خواهد شد و تورم 49 درصدی را مردم که تا دیروز به کاخ نشینان می ارزیدند ، تاریخ مصرفشان تمام شد. و هرکس را کهتوانستند از آن خود کردند و بقیه را هم جور دیگر ساکت کردند.

آری ، آقا سید مرتضی ، تو هم پرکشیدی و در فکه آرام شدی ، خوش بحالت و تو نیز راه صدساله را یک شبه پیمودی وچه راحت شدی زمان بعد را ندیدی .

آه این چه حرفی است که زدم ،مگر نه این است که شهید زنده است و حی و حاضر ، همه چیز را می بیند و نظارت می کند : آخر خودت گفتی که پندار ما اینست که شهدا رفته اند و ما مانده ایم ، حال آنکه شهدا مانده اند و زمان ما را با خود برده است .

بله دیگری آمد با شعار تساهل و تسامح ، حالم بد می شود وقتی درباره فتنه های بوجود آمده در آن دوران فکر می کنم ، به بهانه های واهی جامعه را به آشوب کشیدند وکار رابه جائی رساندند که عکس این سید بزرگوار و امام المسلمین را پاره کردند و خون بر دل ملت و حزب الله کردند .

آری ، آقا سید مرتضی ، زمان اینان نیز سپری شد و مردی آمد از جنس رزمندگان ، خط شکنان ، منتها قیافه نداشت ، تریپ باکلاس نداشت ، ادکلن قیمت بالا نمی زد، به یک معنا مرد عمل بود نه حرف .

آری ، آقا سید مرتضی دوباره قصل انتخاب است و برای من و تو حزب اللهی ملاک و معیار گفته های رهبری است ، نه سیاسیون بی درد که مردم را فقط در انتخابات می شناسند و بس.

آری آقا سید مرتضی ، همه جمع شده اند تا مانع از انتخاب این فرد شود و هر دلیلی پشت پرده باشد مهم نیست ، پولهای اینان ارزش و اعتبار نمی آورد هرچند که اصحاب زر و زور و تزویر دور هم جمع شوند ، ولی ما چیزی داریم که اینان ندارند و آن شهداست و آنانی که در قاموس این سیاسیون تعریفی ندارند ولی حرجی نیست .

آری ، آقا مرتضی ، وعده دیدار نزدیک است ....

آری ، آقا مرتضی ، دستی هم بر سر من بینوا بکش شاید که ...

و چه خوب گفته است خمینی کبیر :

غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود

این خماری از سر ما میگساران می رود






برچسب ها : مرتضی جون میدونم زنده ای و نمردی  ,

      

سید شهیدان اهل قلم آقا سید مرتضی آوینی :

زمستان سپری شد و سیاهی به زغال ماند و چه باید گفت آنجا که بسیجیان راه صدساله را یک شبه پیمودند و پای نهادند بر معارجی از نور که عرفای سینه سوخته و مدعیان سلوک را به آنجا نپذیرفته اند ، با همه آن هشتاد سال شبها را شب زنده داری و روزها را روزه داری .

وقتی حضرت امام بفرمایند (( در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی ام ))، آنها که افتخارشان به شاگردی امام و نوکری دربانی اوست چه بگویند؟واگر امام را خود نشناخته باشیم ، از آنان که شناخته اند شنیده ایم که آنچه خوبان همه دارند ، او به تنهایی دارد؛جان به فدایش . و اگر نه اینچنین بود ،

مرتضی ما را ببر

خداوند او را شایستگی مقام و منزلتی اینچنین و شان و مرتبتی این همه نمی بخشید. (انفطار صورت ، ص 44-45 )

نجوایی با آقا سید مرتضی :

آری این چنین شد ، آقا سید مرتضی ، روسیاهی برای زغال ماند ، اما این سیاهی روی برخی اززغال هم بیشتر است ،

آری ، آقا سید مرتضی ، بچه که بودم در حریم راه آهن می ایستادم تا قطار حرکت کند و رزمندگان از قطار برایم دست تکان می دادند و یک روز یکی از آنها برایمان یک سربند پرتاب کرد و خود در قطار رفت.

آری ، آقا سید مرتضی، بچه که بودم خیلی دوست داشتم برای یک بار هم شده امام را از نزدیک ببینم ، خیلی دوست داشتم که امام دستی هم بر سر ما بکشد ، اما چقدر زمان سریع گذشت ، جنگ تمام شد ، و بعد به یکباره رسیدیم به سوم ابتدایی سال 68 و خرداد ماه رسید و سپری شد و شد 14 خرداد هم آمد ، اخبار شروع کرد به گفتن

صدا آشنا بود بله حیاتی بود و شروع کرد به صحبت و کاش نمی گفت :

بسم الله الرحمن الرحیم

یا ایتها النفس المطمئنه ، ارجعی الی ربک راصیة مرضیه ، فادخلی فی عبادی ، وادخلی جنتی

انالله و اناالیه راجعون

روح خدا به ملکوت اعلی پیوست

روح بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست

روح پیشوای آزادگان جهان به ملکوت اعلا پیوست

و از این دست صحبتها فضای جامعه را پرکرد.

آری ، آقا سید مرتضی ، آنانی که جام زهر را به خمینی نوشاندند ، حالا دیگر راحت شده بودند، جنگی در کار نیست ، شهدا و خانواده هایشان ، جانبازان ، شیمیائی ها ، قطع نخاعی ها ، موجی ها باید به موزه بروند .

دوران ساختن است ، همان زمان را می گویم که توسعه را نقد کردی ، روایت فتح را ساختی ، دردل حکومت اسلامی بدنبال کپی برداری سیاستهای بانک جهانی بر آمدند ، بله سیاست تعدیل ، ژاپن اسلامی ، در دل حکومت اسلامی کاپیتالیسم را بوجود آوردند که با روح اقتصاد اسلامی سازگاری ندارد و به تبع آن فرهنگ لیبرالی که منتج به برهنگی و از بین رفتن فرهنگ اسلامی و ملی خواهد شد و تورم 49 درصدی را مردم که تا دیروز به کاخ نشینان می ارزیدند ، تاریخ مصرفشان تمام شد. و هرکس را کهتوانستند از آن خود کردند و بقیه را هم جور دیگر ساکت کردند.

آری ، آقا سید مرتضی ، تو هم پرکشیدی و در فکه آرام شدی ، خوش بحالت و تو نیز راه صدساله را یک شبه پیمودی وچه راحت شدی زمان بعد را ندیدی .

آه این چه حرفی است که زدم ،مگر نه این است که شهید زنده است و حی و حاضر ، همه چیز را می بیند و نظارت می کند : آخر خودت گفتی که پندار ما اینست که شهدا رفته اند و ما مانده ایم ، حال آنکه شهدا مانده اند و زمان ما را با خود برده است .

بله دیگری آمد با شعار تساهل و تسامح ، حالم بد می شود وقتی درباره فتنه های بوجود آمده در آن دوران فکر می کنم ، به بهانه های واهی جامعه را به آشوب کشیدند وکار رابه جائی رساندند که عکس این سید بزرگوار و امام المسلمین را پاره کردند و خون بر دل ملت و حزب الله کردند .

آری ، آقا سید مرتضی ، زمان اینان نیز سپری شد و مردی آمد از جنس رزمندگان ، خط شکنان ، منتها قیافه نداشت ، تریپ باکلاس نداشت ، ادکلن قیمت بالا نمی زد، به یک معنا مرد عمل بود نه حرف .

آری ، آقا سید مرتضی دوباره قصل انتخاب است و برای من و تو حزب اللهی ملاک و معیار گفته های رهبری است ، نه سیاسیون بی درد که مردم را فقط در انتخابات می شناسند و بس.

آری آقا سید مرتضی ، همه جمع شده اند تا مانع از انتخاب این فرد شود و هر دلیلی پشت پرده باشد مهم نیست ، پولهای اینان ارزش و اعتبار نمی آورد هرچند که اصحاب زر و زور و تزویر دور هم جمع شوند ، ولی ما چیزی داریم که اینان ندارند و آن شهداست و آنانی که در قاموس این سیاسیون تعریفی ندارند ولی حرجی نیست .

آری ، آقا مرتضی ، وعده دیدار نزدیک است ....

آری ، آقا مرتضی ، دستی هم بر سر من بینوا بکش شاید که ...

و چه خوب گفته است خمینی کبیر :

غم مخور ایام هجران رو به پایان می رود

این خماری از سر ما میگساران می رود






برچسب ها : مرتضی جون میدونم زنده ای و نمردی  ,

      

شما با خانمان خود بمانید که ما بی خانمان بودی و رفتیم

درگذشت عالم ربانی ، مرجع تقلید عالم شیعیان ، حضرت آیتالله العظمی بهجت را به امام زمان عج الله و رهبر معظم انقلاب و خانواده محترم و معززش  تسلیت و تعزیت عرض می کنیم . ضایعه از دست دادن این عالم بزرگوار قطعا برای شیعیان و حوزه های علمیه جبران ناپذیر است ، باشد که توانیم زاه این بزرگان را ادامه دهیم و خود را در سلک اینان قرار دهیم.

 

 






برچسب ها : یا صاحب الزمان  ,

      

برداشتهایی از سخنان خانم جلودارزاده

با سلام

از پارگراف اولیه سخنان خانم جلودارزاده می توانم این طور برداشت کنم که آن چه بعنوان راه امام حسین (ع) تا به حال از زبان علما و وعاظ و خطبا و مادحین شنیده ام اشتباه بوده است و امام حسین قیام کردند تا مردان ریش خود را بتراشند و زنان نیز دست از حجاب خود بردارند.

اما خانم جلودارزاده در پارگراف دوم درباره این مطلب که با زور نمی توان کشور را اداره کرد ، این حرف درستی است که همه به آن معتقدند ، خانم جلودارزاده بهتر است به این سوال پاسخ دهید که زور را می توان دو جور تفسیر کرد یک معنای آن فشاری است که به اشخاص وارد می شود بر اثر کاری که برخلاف میل آنهاست چه این کار درست باشد چه درست نباشد مانند کاری که طلحه و زبیر در برابر حضرت امیر(ع) می کنند ، چرا که سالیان سال بوده است که از آخور بیت المال نشخوار می کردند و حالا به آنها زور می آمد که علی می خواهد  جلوی ریخت و پاشهای آنان را بگیرد. و لابد باید در برابر کسانی که این چنین بودند با سیاست نرمش کنار می آمد با برداشت شما.

و مطلب دوم در این باب اینکه زور به چه کسانی می آید ؟ آیا به توده مردم می آید ؟ یا به کسانی که خود را تافته جدا بافته از ملت می پنداشتند و برای دیدن این اشخاص که خود مساله ساز انقلاب شده بودند و یکی سر از سفارت فلان و آن یکی از شهرام جون پول می گرفت و دیگری سر از جاسوسی در می آورد و مجلسیها و کسانی که خود را نماینده مردم می دانستند به نفع امریکا کار می کردند؟ حالا این فشار به اشخاصی وارد شده است که همچون قوم یهود خود را ارباب و مردم را رمه قلمداد می کردند و ورود  دیگران را به سیستم بالاتر کاست! غیرممکن می دانستند و مردم و جامعه فقط برای آنان ابزار تبلیغاتی بودند.

اما دومین برداشت از زور این است که در جامعه پلیسی زندگی می کنیم که حکومت نظامی است و مردم حق نفس کشیدن نیز ندارند. اما شما که این همه از زور انتقاد می کنید و این را به امام حسین نسبت می دهید ، آیا در جامعه ای که بخاطر کوتاهی شما و دوستانتان به فقر و فساد و تبعیض مبتلا گشته ، و رهبر معظم انقلاب از آن تعبیر به شبیخون فرهنگی و یا تهاجم فرهنگی کردند ،اگر کسی راهی بغیر از راه شما برگزیند پس یزید است و شما از عمل آن تعبیر به زور می کنید و حتما کاری که شما کردید عین صلاح است و آن چنان می تازید که خودتان خیلی علیه السلامید و الباقی ...

اما لازم بذکر است گریاندن برای امام حسین (ع) عین فضیلت است ، و اگر شما خوب کتب معتبر را مطالعه کرده باشید مانند کتب زیر : لولو و مرجان مرحوم محدث نوری ، حماسه حسینی شهید مطهری ، کبریت احمر مرحوم موسوی بیرجندی و دیگر کتب ، و در انقلاب اسلامی نیز به سیره بزرگان بنگرید ، همان زمان که خیلی ها با گریه کردن مخالفت می کنند ابرمردی که در مقابل امریکا آن چنان می ایستد که قدرتمندترین کشورها هراس داشتند ولی زمانی که مرحوم کوثری روضه می خواند و از مصایب اهل بیت می گوید آن چنان شانه هایش می لرزد که انسان ا باور نمی کند که این همان شخص است که در مقابل دشمنان صحبت می کند و همین مرد است که رمز ماندگاری انقلاب را گریه بر مصایب امام حسین (ع) می داند و در جایی این چنین می گوید که این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگهداشته است و یا محرم و صفر را زنده نگهدارید که ما هرچه داریم از این محرم وصفر است .

و بر این مطلب همه صحه می گذارند و کسی نمی تواند منکراین قضیه شود.

اما از آثار مطهری نیز چنین می توان فهمید که باید یزید زمان را شناخت و آیا شما در دوره کاری خودتان در این جهت حرکت کردید و چه اندازه توانستید این کار را انجام دهید و البته حرکتی  نکردید که اکنون این گونه آشفته اید.

اما اینکه برخی از مادحین در قبل خواندن خود مبلغ تعیین می کنند ، چیز نویی نیست ، در گذشته نیز وجود داشته است اما اینکه یک دفعه چطور می شود که خانم جلودارزاده به این جامعه هتاکی می کند ناشی از این مطلب است که جامعه هیاتی و مسجدی و بسیجی در گذشته به حساب نمی آمد و حضرات به ترویج دوچرخه سواری و لودگی و هرزگی می پرداختند ، و حالا که می بینند ای بابا این پتانسیل خیلی بزرگی بوده که می تواند مردم را به حرکت درآورد و حالا قافیه را باخته اندو همه چیز را به باد انتقاد و هتاکی گرفته اند.

اما در مورد تنویر افکار عمومی شما ابتدا بیائید چند مطلب را روشن کنید این 600 تخلفی که در زمان نخست وزیری میرحسین رخ داده است چه بوده است و افکار عمومی را روشن سازید تا بعد به الباقی ماجرا برسیم.

در مورد سکوت 16 ساله در دو دولت سازندگی و اصلاحات ، و همراهی میرحسین موسوی با اینان بعنوان مشاور، توضیحات متقن و منطقی ارائه دهید که چرا در زمانی که قاطبه ملت زیر باز سیاست تعدیل و تورم 49 درصدی خرد می شدند ، مسئولین مملکت و نمایندگان مجلس ، چقدر زندگیشان در سطح کمترین مردم بوده است ؟ آیا شما تابحال شده است که به پایین ترین منطقه همین تهران سرزده باشید و پای دردل آنان نشسته باشید؟ آقای میرحسین موسوی تابحال شده است که (البته بغیر از مصرف انتخاباتی) در مساجد حضور داشته باشد؟ در نمازجمعه در این 25 سال گذشته چرا حضور نداشته است ؟ مگر همین سیره پیامبر اعظم محمد مصطفی (ص) و امیرالمومنین نبوده است که با فرودستان می نشستند و لابد این روحیه تجمل گرایی و خودبزرگ بینی که مدام رهبر عزیزمان هشدار می دهند ، شما جماعت شیفته مقام گوشهایتان را گرفتید و نشنیدید و شاید شنیدید اما بروی خودتان نیاوردید در کره دیگری است؟

آقای میرحسین موسوی بیاید بگوید که اگر مداحی بد است پس چرا اجازه دادید که در زمان مدیریتتان آهنگران بخواند و جوانان به جبهه ها سرازیر شوند و جنگ را نیز با همین نواهای عاشورایی و حسین حسین گویان بدون اینکه وجبی از خاکمان را از دست بدهیم توانستیم دشمن تا بن دندان مسلح را زمین گیز کنیم.

از این طور حرف زدن امثال خانم جلودارزاده می توانم این طور برداشت کنم که این جور حمله کردن ناشی از ضعف هیاتها نیست بلکه نشان از پویندگی و بالندگی آن است و اما خانم جلودارزاده هرکاری عیب خود را دارد و شما نمی توانید مطلق همه چیز را بدجلوه دهید ، چرا که دیکته نانوشته بی غلط است و جامعه روشنفکری نیز از این قاعده مستثنی نیست .

اما در باب جو سازی نیز دوستان شما استاد جوسازی و شانتاژ تبلیغاتی هستند که اگر نیک بنگرید خواهید دید و دوستان شما بودند که در گذشته جوسازی کرده و حادثه18 تیر 78 را به بار آوردند و جامعه را به آشوب کشیده و کار را به جائی رساندند که به رهبری هم توهین شد و در هر کشوری بود جور دیگری رفتار می شد که بازهم این روحیه لطیف نظام و رهبری آن است که همچنان هستند.ویا درباره تحصن نمایندگان مجلس ششم بازهم شانتاژ تبلیغاتی دوستان شماست که در روزنامه ها و سایتها بیداد می کند.

اما مطلب آخر اینکه ترس و خفقان در دوران حکومت دوستان شما (سازندگی و اصلاحات) چگونه بود ؟ رئیس جمهور که هیچ انسان جرات نمی کرد به سمت یک مدیرکل برود و این روحیه باعث شده بود بین مردم و نظام فاصله بیفتد و احمدی نژاد هرکاری هم که نکرده باشد بین توده مردم و نظام آشتی دوباره ای برقرار کرد که دیگران نتوانسته بودند این کار را انجام دهند و این طبقه که شما و دوستانتان آن را قشر آسیب پذیر می نامیدید ،به فرموده بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران : یک موی آنها به کاخ نشینان می ارزد و شما این جماعت را فراموش کردید که مصداقهای آن بر همگان هویدا بود و این بازهم احمدی نژاد بود که در برابر مردم طبقه پایین سرخم کرد و خود را نه رئیس جمهور بلکه نوکرمردم خطاب کرد که متاسفانه خانم جلودارزاده، شما و دوستانتان به جز خود و گروهتان کسی را نمی دیدید .

و نکته پایانی و اختصاصی نسبت به خودشما بیایید و جهت تنویر افکار عمومی بفرمائید که چه خدماتی برای کارگران انجام داده اید که وضعیت شغلی کارگران بهبود یابد و اصلا چه کسی شما را بعنوان نماینده کارگران معرفی کرده است ؟ و اگر راست می گوئید بگذارید کارگران نمایندگان واقعی خود را  با رای دادن انتخاب کنند که اگر  چنین شود شاید به شما هم اعتنایی نکنند .

و در آخر از خداوند منان ظهور حجتش و سلامتی نایب حجتش و حسن عاقبت بخیری برای همه را می طلبم .

احمد آدینه خیرآبادی

برادرزاده و برادر شهیدان خیرآبادی

1388/02/26






برچسب ها : انتخاب88  ,

      

جلودارزاده:اگر موسوی رای نیاورد،می گویند همه چادری و ریشو بشوند

سخنگوی ائتلاف مردمی حامیان موسوی گفت: سخنگوی ائتلاف مردمی حامیان موسوی افزود: می خواهیم تلاش کنیم موسوی رای بیاورد که این انحرافات را اصلاح کند، اصولگرایی که می خواهد اصلاح کند مثل امام حسین، می خواهد این مسایل را اصلاح کند وگرنه می گویند همه چادری و ریشو بشوند.

سهیلا جلودارزاده در نشستی با حضور شماری از دانشجویان در تالار ملاصدرای دانشگاه سیستان و بلوچستان افزود: موسوی می تواند کشور را بدون زور، گشت ارشاد، پول و رشوه دادن اداره کند؛ امام حسین را نمی شود با شام و ناهار و گریاندن مردم و استخوان قلم کردن اصحابش به مردم شناساند.

او گفت: امروز آنچه استاد مطهری به عنوان مصادیق آفت عاشورا برشمرد گریبانگیر جامعه مداح ما شده، قبلا مبلغ پاکت را مشخص می کنند تا مردم را به گریه بیاندازند و بعدهم دور هم بنشینند و جوک بگویند و بخندند، قرار نبود اینقدر بگوییم که مردم تلویزیون را خاموش کنند، قرار بود دو کلمه اما عالمانه از حسین بگوییم.

سخنگوی ائتلاف مردمی حامیان موسوی افزود: می خواهیم تلاش کنیم موسوی رای بیاورد که این انحرافات را اصلاح کند، اصولگرایی که می خواهد اصلاح کند مثل امام حسین، می خواهد این مسایل را اصلاح کند وگرنه می گویند همه چادری و ریشو بشوند.

وی در ادامه سخنان خود، به ویژگیهای یک حکومت اسلامی با الگوگیری از انقلاب و فرامین امام خمینی(ره) اشاره و بیان کرد: مهمترین وظیفه حکومت یا دولت اسلامی، تنویر افکار ملت و دعوت مردم به خداشناسی و خداپرستی است.

وی ادامه داد: آموزه های اولیه بزرگان در سالهای نخستین انقلاب اسلامی بر مبنای ممانعت حکومت از ترساندن مردم توسط دولت بود که آقای موسوی دانشجوی همان دوران است که "آزاد کردن همه یعنی دولت و ملت از ترس" را یکی از شعارهای اصلی خود در دوره انتخابات دهم قرار داده است.

نماینده سابق مجلس شورای اسلامی بیان کرد: آزاد کردن مردم، دولت و ملت از ترس به معنای داشتن حکومتی در راستای ساختن ایرانی پیشرفته، قانونمند، آزاداندیش و عدالت محور است که آقای موسوی آن را سرلوحه کار خود قرار خواهد داد.

وی اضافه کرد: با ترس و زور بر مردم حکومت کردن، یک حکومت اسلامی و به نام خدا نیست که این مهم با افکار مردم جهان مبنی بر رخ دادن انقلابی به نام خدا در ایران مغایر خواهد بود.

سخنگوی ائتلاف مردمی حامیان موسوی اظهار داشت: این زور و ترس می تواند روحی و معنوی، تعمیم عقیده و جوسازی باشد و یا اینکه به اصطلاح پلیس و گشت ارشاد، اخراج اساتید و بازنشستگی به زور در جامعه فعلی ایران نمایان شود.

جلودار زاده گفت: میرحسین موسوی کسی است که تجربه شده و در سختترین شرایط دوران انقلاب اسلامی ایران که جنگ، فقر و مشکلات ناشی از آن بیداد می کرد به حق و عدل کمک کرد.

وی افزود: بر خلاف نظر برخی افراد که اعتقاد داشتند تنها دغدغه موسوی به عنوان رییس دولت در آن زمان، نان مردم و فشنگ برای جنگ بوده، همه زیربناهای افزایش شعور و دانایی در کشور در زمان وی بنیان نهاده شد.

عضو شورای مرکزی خانه کارگر گفت: در بین نامزدهای این دوره کسانی هستند که سعی در امتیاز دادن به مردم برای کسب آرا بیشتر دارند که این شیوه در سابقه و پیشینه آقای موسوی ثبت نشده است.

وی افزود: در ستاد انتخاباتی وی نیز افراد داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی برایش تبلیغ می کنند بدون اینکه به آنان وعده پست و مقام داده شده باشد.

 






برچسب ها : اتخاب 88  ,

      

این مطلب را یکی از دوستان بنام کامران مرادی برای ما ایمیل کرده است که مطلب جالبی می باشد و در جامعه ای که کاندیداهای ریاست جمهوری آن ادعای شفافیت و دموکراسی می کنند لازم است موضع خود را صریحا و بدون پرده پوشی بیان کنند که هم عقل می پسندد و هم شرع.

و در راس همه جناب میرحسین موسوی که 16 سالی را پشت پرده بوده و با دولتهایی که انتقادات فراوانی به آنها وارد است بعنوان همکار ومشاور فعالیت می کرده است ، لذا با توجه به موضوعات مطرح شده بر ایشان واجب است که این مطالب را نه زبانا بلکه عملا و قولا ثابت کنند و گرنه ، تاریخ قضاوت خود را خواهد داشت!

به نام خدا

آیا جناب آقای مهندس میرحسین موسوی به این پرسشهای مردم پاسخ خواهند گفت ؟!

1- شما در دیدار با جمعی از نمایندگان مجلس (6اردیبهشت88)گفته اید: "من یا وارد کاری نمی شوم و یا اگر وارد شوم تا آخر می ایستم ."این سخن شما را با استعفای زمان جنگ که امام(ره) فرمودند : حالا چه وقت استعفا دادن است ؟! چگونه می توان جمع کرد ؟ آیا این اتفاق دوباره تکرار نمی شود ؟

2- با توجه به اطلاعیه جامعه مدرسین در محکومیت سازمان مجاهدین انقلاب(سخنان آغاجری و حمایت سازمان از او)که به قول شما از احزاب شناسنامه دار است ،موضع حضرتعالی نسبت به این سازمان که از شما حمایت می کند چیست ؟

3- نظر حضرتعالی در رابطه با 7 برابر شدن بودجه مجمع تشخیص مصلحت در سال 88 توسط مجلس شورای اسلامی چیست ؟

4- با توجه به تصویب طرح تحقیق و تفحص از نهادهای تحت امر رهبری در مجلس ششم و تأئید و تمجید رهبری از این امر ،لغو این مصوبه در مجلس هشتم را چگونه ارزیابی می کنید ؟

5- نظر به صدور حکم آقای موسویان مبنی بر 2سال حبس تعلیقی و 5 سال انفصال از خدمت (بدلیل ارائه اطلاعات به بیگانگان) ، اشتغال نامبرده را در دفتر استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت و حمایت این نهاد از ایشان را چگونه ارزیابی می کنید ؟

6- نظر حضرتعالی نسبت به احزاب و گروه های شناسنامه داری که به سمت تحریم انتخابات رفته اند (مانند سازمان مجاهدین انقلاب و تحریم انتخابات مجلس هفتم )و اکنون از شما حمایت می کنند ،چیست ؟

7- سخنان حجه الاسلام ناطق نوری در رابطه با یکی از کشورهای خلیج فارس (بحرین)را چگونه ارزیابی می کنید ؟

8- نظر حضرتعالی در رابطه با ارائه لوایح دوقلو در زمان دولت اصلاحات و نظر آقای محسن رضائی مبنی بر احیای نخست وزیری و کم کردن اختیارات رئیس جمهور چیست ؟شما کدامیک را قبول دارید ؟

9- با توجه به اینکه شما مشاور آقای سید محمد خاتمی بوده اید،محاسن لوایح دوقلو و مفاد آن چه بوده است ؟

10- نظر حضرتعالی در رابطه با دولت ائتلافی چیست ؟در صورت پیروزی آیا به آن عمل می کنید ؟

11- نظر حضرتعالی دررابطه با استقلال بانک مرکزی از قوه مجریه چیست؟

12- با توجه به عنوان سخنرانی شما در دانشگاه فردوسی مشهد (دلایل و عوامل عقب افتادگی ایران ) ،عقب ماندگی ایران را در چه مواردی می دانید؟این عقب ماندگی از چه زمانی شروع شده است و راه حل شما برای آن چیست ؟

13- آقای محسن رضائی در اولین بیانیه انتخاباتیشان ،شما و دیگر نامزدها را فاقد یک تحلیل راهبردی می دانند . نظر شما در این رابطه چیست ؟ آیا شما نیز ایشان را فاقد تحلیل راهبردی می دانید ؟

14- با توجه به قصد آقای رضائی مبنی بر تشکیل دولت ائتلافی ،در صورت پیروزی شما آیا در کابینه وی شرکت خواهید کرد ؟

15- آقای رضائی در اولین بیانیه انتخاباتی خود می گویند شما و دیگر کاندیداها فقط موضوع مطرح می نمائید ،اما راحلی برای آن ارائه نمی کنید . نظر شما چیست ؟

16- آقای رضائی در اولین بیانیه انتخاباتی خود 12 سال گذشته را ،انحراف از انقلاب دانسته اند ،با توجه به اینکه 8 سال آن مربوط به دولت جناب آقای خاتمی است و شما به این دوران افتخار می کنید ،این سخن را چگونه ارزیابی می کنید ؟

17- برنامه شما برای اسلامی کردن دانشگاه ها چیست؟

18- چرا در سفر قم که با مراجع دیدار داشتید با حضرت آیت الله منتظری دیدار نکردید؟

19- تلقی شما از جمله حضرت امام که فرمودند:ولایت فقیه همان ولایت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم است چیست؟
20- اختلاف امام با نهضت آزادی در نسبت با حکومت دینی اختلاف سلیقه بود یا اختلاف در مبانی ؟ شما با نهضت آزای و ملی مذهبی ها اختلاف سلیقه دارید یا در مبانی مشکل دارید؟


 






برچسب ها : سخنی با میرحسین  ,

      

من و طلائیه

بسم رب الشهداء و الصدیقین

سلام  بر شهدای کربلا و بدر و حنین و احد ، سلام بر شهدای صفین ، نهروان ، جمل و خندق وخیبر ، سلام بر شهدای کربلای خمینی ، طلائیه ، شلمچه ، فکه ، دهلاویه ، سوسنگرد، مجنون ، شرهانی ، حاج عمران ، کردستان ، بانه ، سقز، بوکان ، دشت آزادگان ، شوش ، کرخه و اروند و غیره.

سلام بر پدران و مادران شهدا که غوغا کردند و چه شیرمردانی را به دنیا آوردند که غول استکبار را شکستند و در نظرها خوار و ذلیل کردند و سلام بر فرزندان و همسران و خواهران و برادران شهدا .

سلام بر طلائیه .

سلام بر تو ای سرزمین نور ، خون ، آتش ودفاع .

یادت هست آن زمان که حقیر را دعوت کردی و من هم لبیک گویان آمدم ، مرا با تو چه ستخیتی بود و بازهم این بار تو بودی که مرا دعوت کردی و به هر بهانه ای بود کشاندی .

یادت هست آن زمان که با کاروان بانوان آمدم و تنها فردی بودم که با مادران و خواهران شهدا آمده بودم ، نمی دانم بعد از این همه سال که گذشته است آیا بازهم مرا بخاطر می آوری یا نه ؟ ولی من به خوبی تو را به یاد دارم و این تو بودی که ما را دریافتی و گفتی بیا روح سرگشته تو در همین زمین است .

یاد هست وقتی با مادرم که عکس سعید را در دستش داشت و آن چفیه سعید که یکی بر روی دوشم بود و یکی هم دست مادر که بر روی قاب عکس قهوه ای سعید کشیده بود و پا به پای من می آمد .

بگذار برای یکبار هم شده اعتراف کنم که ابتدای ورود وقتی نگاهم به آن گروه تئاتری افتاد که درباره جنگ اجرا می کردند را گذراندم و کمی که جلوتر آمدم حالم بدجور شده بود و بغضی سنگینی بر سینه ام سنگینی می کرد و خلاصه می خواستم داد بزنم ، رسیدم به مکانی که روحانی خوش کلامی داشت برای جماعت صحبت می کرد و از آن نوجوانی که آیت الله جوادی آملی حفظکم الله گفته بود که داشت وضو می گرفت و خطاب به او گفته بود تو چرا آمدی و برگرد ، نوجوان رو به جوادی آملی می کند و می گوید که حاج آقا بگذار نماز آخرمان را باحال بخوانیم و می رود در عملیات مشارکت می کند و بعد از اولین حمله وقتی گروهان بر می گردد می آیند می گویند : آقای جوادی آملی بیایید و نماز بخوانید و وقتی نگاه جوادی آملی به نوجوان می افتد عمامه از سربر می دارد و خاک بر سر می ریزد و می گوید که جوادی املی عرفان بخوان ، فلسفه بخوان ، امام به این جوانان و نوجوانان چه اموخت که به ما نیاموخت . تو از کجا می دانستی که نماز آخرت است ؟ من می گویم نرو و این می گوید بگذار نماز آخرم را باحال بخوانم.

سلام بر تو ای سرزمین طلائیه ، که مرا اذن دخول دادی و با همین کار قسمتی از روح من در آن سرزمین ماند.

آیا هنوز به یاد داری لحظه ای که احساس کردم ، در زمین تو یک گمشده دارم ؟ و من بدنبال گم شده خود می گردم ؟ نمی دانم از درونم خبر داشتی و یا اینکه به استناد این مثل خودمان که: رنگ رخساره نشان می دهد از سر درون .

آیا از رنگ رخساره ام دریافتی که با من این چنین کردی .

طلائیه یک موقع احساس نکنی که این زبان ، زبان شکوه است ، نه ، این زبان ملتمس گونه من است که خاطراتم را با تو مانند دو دوست قدیمی که بعد از مدتی همدیگر را می یابند و شروع به بازگویی خاطرات می کنند است ، دریاب مرا طلائیه ، هنوز یادت هست که وقتی به مادرم گفتم پسرت از این سرزمین رد شده است و سمت و سوی مجنون را به او نشان دادم ، اشک از چشمانش سرازیر شد و من هم بغضم ترکید و شانه هایم می لرزید ، و های های مانند بچگی هایم می گریستم.

یادت هست طلائیه در دلم آرزو می کردم که کاش می شد از خاکریز پایین می آمدم و می دویدم وکسی با من کاری نداشت و باز این من بودم که صبر کردم و آرزو کردم کاش یک شب ، میهمان تو شوم و شب این سرزمین و فکه را نیز درک کنم .

و هنگام جدائی از تو مانند بچه ای که مادرش و عزیزانش جدا میشود دلم را جا گذاشتم و آمدم و حالا زمان زیادی از خداحافظی و دیدار ما از یکدیگر گذشته است و بازهم من هستم که بی وفایی کردم و در این شهر زمین گیر شدم .

طلائیه ان بار خداحافظی نمی کنم ، چرا که تو در دل من خانه کرده ای آن هم با تمام شهدایت ، و از اروح طیبه شهدایی که در آن سرزمین خون از بدنشانجاری شد و تو را گلگون کردند بخواه که مرا که در وادی حیرت و سرگردانی مانده ام از این مرحله بگذرانند که نیاز مبرم به هادی و راهنما دارم .

و چه خوب گفته شهید علمدار :

ای کاش رنگ شهر بازیم نمی داد              در جبهه یا زهرا (س) مرا بر باد می داد مطلب...






برچسب ها : خاطرات شخصی  ,

      

بنام خدا

دلم تنگ شهیدان است امشب

سالها گذشت ، اما چه گذشتنی به سرعت باد ، نور نمیدانم . این ندانستن واقعا از جهل من نسبت به این مساله است . نمی دانم بخاطر  زندگی ماشینی ماست و یا اینکه در قرن بیست و یک زمان نیز مانند زندگی بشر امروز تغییر رویه داده است و به مصداق این مثل که در ادبیات فارسی یاد گرفته ایم می باشد که ((گر نخواهی شوی رسوا همرنگ جماعت شو)) .!

آیا زمان نیز خود را همرنگ جماعت کرده است ؟ الله اعلم

سال 87 برای من که پر بود از ناملایمات که می توانم با آزمایش و امتحان الهی همراه با ظرفیت سنجی همراه شده بود به پایان رسید .

24 اسفند ماه سالگرد شهید سعید آدینه خیرآبادی بود و طبق سنوات گذشته بدلیل میلاد پیامبر اکرم (ص) بهمراه خانواده 25 اسفند ماه بر سر خاک رفتیم. فضا ، فضای عجیبی است . خواهران و خواهرزاده ها همه آمده اند ، حال عجیبی داشتم ، همه چیز به یکباه مانند پرده سینما بر جلوی چشمانم هویدا می شود و تمام حواس و فکرم معطوف به رفتاردیگران است .

انگار بغض 25 ساله به یکباره دارد گلویم را می فشارد ، دو دسته گل تهیه شده بود و مادرم فانوسی نفتی قدیمی را که 25 سال است هر شب جمعه به عشق فرزندش روشن می کند ، تمیز کرده و دوباره روشن می کند. بغض عجیبی دارد مرا خفه می کند و عجیب کلافه ام کرده است و دنبال جائی هستم که داد بزنم تا خلاص شوم ،اما چه کنم که معذورات مانع از این امر می شود . مادرم با زبان شیرین آذری شروع به گفتگو با سعید می شود که ما آذری زبان هابه این حالت ((اوخشاما)) می گویییم . آخر من شاهد اشک های مادرم بودم ، سالیان سال مادرم این حالت را داشته و دارد .

به یکباره چیزی بذهنم خطور می کند و همان طور که گفتم تمام خاطرات بین من و سعید زنده می شود ، شاید به نظر خنده دار باشد و  برخی متهم به خیلی چیزها کنند ، ولی در همان 5 سالگی بخوبی به یاد دارم ، از آن زمان که در 16 سالگی به جبهه رفت و مرخصی که آمد و زنگ خانه به صدا درآمد و بازهم من بودم که درب رابرایش گشودم و آخرین بار که دیدم وخداحافظی کرد و رفت ، اما چه رفتنی که با رفتنش دل مرا هم برد ، و انگار چیزی بود که نشان می داد برنمی گردد و زمانی که می خواست برود هرچقدر مادرم اصرار کرد تا راه آهن برود و باز این سعید بود که مانع شد از رفتن مادرم به راه آهن ،نه برای اینکه نخواهد مادرم را ببیند ، نه بلکه نمی خواست هنگام جدائی مانعی ایجاد شود و اشک چشمان مادرم را ببیند.

آخر مادرم باید اشکهایش را نگه می داشت برای بعد که همان طور که سعید در بند 4 وصیت نامه اش می نویسد : (( پدر و مادر عزیزم خوب می دانید که نه تنها من بلکه فرزندان دیگرتان نیز دست شما امانتیبیش نیستند و اکنون که من به جبهه آمده ام شما امانت را به صاحب امانت سپرده اید پس غم به خود راه ندهید و اگر مصیبتی پیش آید ناراحتنباشید و اگر شهادت نصیب من شد برای حسین گریه کنید زیرا اباعبدالله الحسین مظلوم بود و مظلوم شهید شد و فرزندان او مظلوم واقع شده به اسارت برده شدند.))

خواهرها آرام گریه می کنند ، اما بازهم این صدای مادرم هست که با نوایی خاص ، که برایم آشناست در گوشم نوازش می کند . اما بازهم بغض همچنان دارد مرا خفه می کند ، همان طور که گفتم این بغض ، بغضی است 25 ساله و  یادم آمد که مدت زمان طولانی سپری شده و سعید شهید شده است . و همین قدر بس که در همان زمان یعنی عید 64 وقتی از مادرم می پرسیدم می گفت داریم می رویم عروسی سعید و تمام نکات درذهنم بود و آرام آرام طاقتم تاب شد و بغضم ترکید و اشک از چشمانم جاری شد . خیلی دوست داشتم که بتوانم در کنار قبور ملکوتی شهدا یکبار سیر گریه کنم و حرفهای دلم را بزنم . مراعات مادر را می کنم و مادرم نمی گذارد که من اشک بریزم و همه که می روند و من و خواهرم فعلا هستیم و همه را راهی می کنم تا کمی خودم بیشتر بمانم و از پشت سر به آنها ملحق شوم .

عمری باشد انشاء الله به زوایای دیگر خواهم پرداخت .

التماس دعا






برچسب ها : شهید خیرآبادی را زبان مادرش باید شناخت ، من مدیون اشکان مادرم هس  ,

      

embed src="http://whats-happening.net/flash/sg_stone_fa.swf" width="709" height="383">




برچسب ها : غزه می جنگ / اسرائیل می لرزد  ,

      

امام المسلمین حضرت آیت الله العظمی سید علی خامنه ای « دامت برکاته»

هرکس در این دفاع‌ مشروع و مقدس کشته شود شهید است و امید آن خواهد داشت که در صف شهدای بدر و اُحد در

محضر رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌ محشور شود.

 

ای رهبر آزاده آماده ایم اماده

آجرک الله یا صاحب الزمان

السلام علیک یا رسول الله ، السلام علیک یا امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام ، السلام علیک یا فاطمه الزهرا ، سیده النساء العالمین ، یا بتول العذراء ، السلام علیک یا حسن بن علی ایها المجتبی یا بن رسول الله ، یا بن امیرالمومنین ، السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ، السلام علیک یا قتیل الاشقیاء ، السلام علیک یا خد التریب ، السلام علیک یا علی بن الحسین زین العابدین ، یا بن رسول الله ، السلام علیک یا محمد بن علی الباقر بعد علم النبیین ، یا بن رسول الله ، السلام علیک یا جعفر بن محمد الصادق البار الامین ، یابن رسول الله ، السلام علیک یا موسی بن جعفر الکاظم ، یا بن رسول الله ، السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی ، یا بن رسول الله ، السلام علیک یا محمد بن علی التقی ، یا بن رسول الله ، السلام علیک یا علی بن محمد النقی الناصح الامین ، السلام علیک یا حسن بن علی العسکری ، یا بن رسول الله ، السلام علیک یا حجت بن الحسن ، یا امام الانس و الجان ، السلام علیک یا خلیفت الرحمن ، یا شریک القرآن ، یا قاطع البرهان ، یا بن رسول الله و رحمت الله علیهما و برکاته.

انا لله و انا الیه راجعون

 مسلمان به پا خیز برادرت کشته شد

سلام بر کودکان بی پناه غزه ، سلام بر بدنهای پاره پاره شده غزه ، سلام بر بانوان بی پناه غزه ، سلام بر لبهای تشنه کربلای غزه ، سلام بر جوانان رشید غزه که در مقابل یزید و دجال زمان صهیونیسم یهود غاصب بدون هیچ سلاحی مقاومت می کنند و خود را در ایام حزن و اندوه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام شبیه ارباب عالم کون و مکان حسین بن علی می کنند .

دوستان این مصیبت جانکاه و جانسوز را به امام زمان عج الله و مقام معظم رهبری ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای ، علمای اعلام ، مردم فلسطین و بخصوص خانواده های مردم کربلای غزه و همه مسلمانان و آزادیخواهان جهان تسلیت و تعزیت عرض می کنم .

دوستان گذشت زمان نشان از این می دهد که به هیچ وجه نمی توان به رژیم غاصب صهیونیسم اسرائیل یهود و اربابانشان در امریکا و انگلیس و اروپا نمی توان اعتماد کرد ، و مذاکره بی فایده است .

امروز به پیکره جامعه اسلامی هجوم شده است و هر حمله را باید با حمله پاسخ گفت .

باید دندان صهیونیسم و اربابانشان را در دهانشان خورد کرد تا به نتیجه اعمالشان برسند.

این بار صدای هل من ناصر ینصرنی حسین از غزه به گوش می رسد .

هرکه دارد هوس کرب و بلا بسم الله

هر که دارد سر یاری حسین بسم الله

سران کشورهای عربی این ننگ را چگونه می توانند از دامنهای خودشان پاک کنند .

آهای سران عرب ، عربستان ، مصر ، اردن ، امارات ، بس است از خواب برخیزید ، تا کی به این وضع می خواهید ادامه دهید ؟ بترسید از روزی که مردم آزادیخواه صبرشان لبریز شود ، به خداوندی خدا کاخهای پوشالیتان را بر سرتان خراب می کنند .

و بدانید اگر مقتدایمان و رهبرمان و علمای اعلام حکم جهاد دهند خواب خوش را از چشمانتان خواهیم ربود .و این شعار را به یاد داشته باشید که :

وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد ، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد.

و در آخر درود بیکران خود را بر رهبرمان و بر رهبر حزب الله لبنان سید حسن نصرالله و رهبر حماس اسماعیل هنیه و مردم مقاوم و غیور غزه نثار می کنم و با این جمله مطالب را پایان می دهم که : گرچه راه بسته است ولی از راه دور و از محیط مجازی حمایت مادی و معنوی و جسمی و جانی خود را از شما دریغ نخواهم کرد .

و با این آرزو که اجازه دهند تا بتوانیم به یاری شما بپا خیزیم .

یا علی مدد

نثار شادی روح شهدای کربلای غزه فاتحه مع صلوات

 

 

 






برچسب ها : غزه شهر خون و قیام  ,

      
<      1   2   3   4   5   >>   >




+ با مطالب بیائید کاروان عاشقی را تا انتهای مسیر دنبال کنیم وکاروان عشق قربانیها را به مذبح می برد بروز هستم سری به ما بزنید



+ با سلام بروز شدیم با مطالب زیر

+ با سلام خدمت همه دوستان وبلاگ بدریون بعد از مدتها با مطلب زمانی که مسائل مربوط به جوانان در گیرو دار بازی های سیاسی به فراموشی سپرده می شود ، ما را یاری نمایید تا بتوانیم بهتر بیندیشیم و در راستای تعالی انسانها گام برداریم.

+ با سلام با سه مطلب زیر بروزم به ما هم سری بزنید . من و مادرم من و طلائیه ما و صحنه انتخابات

+ با سلام وبلاگ شهیدان زنده با مطلبی با عنوان من و مادرم بروز است . بخوانید و نظر دهید.www.badrioon.parsiblog.com یا علی مدد - التماس دعا